عناصر موثر در معماري سازه ها

دانلود مقاله ، پروزه ، پايان نامه ، كارآموزي، تحقيق

عناصر موثر در معماري

۲ بازديد

عناصر موثر در معماري

عناصر موثر در معماري

فضا :

لوكور بوزيه در سال 1923  . در كتاب معروف ، به سوي معماري Vers Un Architecture  نوشته است:معماري بازي آگاهانه ، صحيح و با شكوه احجام به هم پيوسته در زير نور ا ست .

     با افرادي چون لوكور بوزيه ، ميس ونده رو ، گريت ريتولد Gerrit   Ritveld، آيلين گري Eileen  Gray  در مدت كوتاهي طراحي معماري به تركيب سطوح و احجام اغلب ساده هندسي در قالبي كاملاً تازه و عاري از تزئينات تبديل شد . با اتكاء به نظريات ادراك بصري وخصوصاً تعوري گشتالت ارزشهاي مفهومي و نمادين معماري كنار گذاشته شد و زيبا شناسي مبتني بر ادراكات حسي و آني بصري جايگذين شد . بدين ترتيب عناصر شناخته شده ي معماري ، از قبيل در و پنجره و پله رفته رفته جاي خود را به سطوح افقي ، مورب و عمودي يا احجام پر و خالي بخشيدند.

     مصالح ساختمان يا به عبارتي بخش مادي معماري در خدمت جسميت به فرم قرار گرفت. در دهه 90  و 80  پيشرفت تكنولوژي ساختمان و بهره گيري از مدل سازي كامپيوتري اين مكان را فراهم آورد . كه تقريباً هر فرمي ، هرچند پيچيده و اغراق آميز . بدون تأثير پذيري از محدوديتهاي فني ، همچون ماكت و ايده ي خالص آغازين ساخته شود . در فرآيندروز افزون ارزش گذاري فرمهاي جديد ، جسميت ، بافت ، جنسيت و بطور كلي بخش مادي معماري تحليل رفت و در بسياري از پروژه هاي پيشرو امروزي به حداقل رسيد و جهان فرمهاي بدون وزن و تجريدي خلق شد كه در برخي موارد نظير كارهاي فرانك گدري تابلوهاي بنيان گذاران نقاشي مدرن نظير پيكاسو و راك را به خاطر مي آورد .

     در بيست سال اخير با پيدايش هنر ويدئويي و نفوذ تكنولوژي كريستال هاي مايع ، ليزر و تصوير سازي كامپيوتري به حيطه ي معماري ، در برخي از ، آثار پيشرو ، تصويرهاي متنوع و ناپايدار رفته رفته جاي فرم را اشغال كرده اند . اگر چه اين تجربيات جذاب و آموزنده اند ولي مشكلاتي نيز وجود دارند كه دير يا زود با آنها روبه رو خواهيم شد .  زيبائي شناسي مدرن ارزشهاي رايج معماري  را  از فرهنگ وسنت تهي كرده و واكنش هاي فيزيولوژيكي مغز  و اعصاب را كه بسيار كهن تر از تمدن بيست ، سي هزار ساله ي بشر هستند معيارقرار داده است .

     كولهاوس در كلاسروهه نمايشگاهي را طراحي كرده است كه در آن تصاوير مربوط به هنرهاي مختلف با يكديگر تركيب مي شوند و با بهره گيري از امكانات كامپيوتر در خلق فضاي مجازي و تصاوير گذرايي كه جايگذين عناصر معماري مي شوند ذهن انسان به روايتي به دوره ي قبل از درك فضا باز مي گردد . كودك از لحظه اي كه چشم باز مي كند به طور پيوسته با تصاويري روبه رو مي شود كه در آغاز گنگ و نا مربوط هستند . در اثر گذر زمان و تجربه زندگي ، كودك در مي يابد كه تصاوير گذرا و هر بار متفاوت مربوط به موجوديت هاي ثابت واقعي هستند و به اين ترتيب مادر ، پدر و ديگر افراد را شناسائي مي كند . به همين ترتيب از به هم پيوستن تصاوير و پرسپكتيوهاي هر بار متفاوت اطراف خود به وجود پديده ي كم و بيش ثابت فضاي هستي پي مي برد . درك فضا يكي از مهمترين مراحل رشد بشر است . درك هر نوع رابطه منطقي يا رياضي هنگامي كه به صورت رابطة فضايي تعريف شود آسان تر است . موفقيت نرمافزار اپل مكينتاش و ويندوز در آنجا بود كه توانست روابط منطقي را با بهره گيري از علايم بصري به صورت روابط فضايي تعريف كند .