پايان نامه روانشناسي وعلوم اجتماعي و علوم تربيتي

دانلود مقاله ، پروزه ، پايان نامه ، كارآموزي، تحقيق

بررسي رابطه بين سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت

۷ بازديد

بررسي رابطه بين سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت

بررسي رابطه بين سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت

اين فايل با فرمت ورد و آماده پرينت مي باشد.

موضوع:

پروژه بررسي رابطه بين سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت

فصل اول : كليات تحقيق

مقدمه

بيان مسأله

اهميت و ضرورت مسأله

اهداف تحقيق

فرضيه تحقيق

متغيرهاي تحقيق

تعاريف واژه ها و اصطلاحات

فصل دوم  : پيشينه و ادبيات تحقيق

شكل گيري دلبستگي

مراحل دلبستگي

واكنش نامشخّص در مقابل همه

مرحله 3 – تقرّب جويي فعّال

رفتار مشاركتي

بررسي ميزان دلبستگي

1 ) كودكان دلبستۀ ايمن

2 ) كودكان دلبستۀ نا ايمن

شوند

3 ) كودكان دلبستۀ نا ايمن بي تاب

نظريه بالبي

تفاوت هاي دلبستگي در الگوهاي فعال دروني (فيني، 1999)

نظريه يادگيري اجتماعي

نظريه بو نگري

نظريه روان شناسي شناختي

دلبستگي در گستره تحقيقات

تحقيقات انجام شده در داخل و خارج از كشور

فصل سوم: (روش شناسي)

روش تحقيق

جامعه

حجم نمونه

ابزار گردآوري اطلاعات

پرسشنامه سبك دلبستگي بزرگسالان (AAQ)

نمره گذاري

ه ) قابليت اعتماد

و ) اعتبار

روش گردآوري اطلاعات

روش آماري

فصل چهارم  : يافته ها و تجزيه و تحليل داده ها

مقدمه فصل چهارم

جدول 4 – 1 ) نمرات خام آزمودني ها از آزمون انگيزه پيشرفت ئ سبكهاي دلبستگي

تجزيه و تحليل داده ها

جدول 2 – 4 ) بررسي رابطه در بين انگيزه پيشرفت و سبكهاي دلبستگي دانش آموزان

فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري

بحث و نتيجه گيري

محدوديت هاي تحقيق

پيشنهادات

منابع و مأخذ

پاسخ نامه AAQ

مقياس روحيۀ رقابت – همكاري

دستورالعمل

مقايسۀ نتايج خود با نتايج ديگران (هنجارها)

مقياس تأييد خويشتن راتوس

تأييد خويشتن

فصل اول :

كليات تحقيق

مقدمه :

دلبستگي واژه بسيار مرسوم و آشنايي است، كه در زندگي همۀ انسانها در همه ادوار زندگي اعم از مرد و زن و شهري و روستايي، سياه و سفيد پولدار و فقير و با سواد و كم سواد و ... به چشم مي خورد.

دلبستگي پيوند عاطفي عميقي است كه افراد متناسب با نوع ارتباط با يكديگر و ميزان حمايت ها و كمك ها و وابستگي هايي كه به يكديگر دارند در آنها پديد مي آيد.

دلبستگي در اشخاص و افراد مختلف و نيز ميزان و نوع روابطي كه با هم دارند، از شدت و ضعف قابل توجهي برخوردار است.

گاهي دلبستگي ها آنچنان اهميت پيدا مي كنند كه اگر كوتاهي و يا اهمال و غفلتي انجام گيرد، اتفاقاً به خشم و نفرت تبديل مي شود. كودكي كه در دوره اي شديداً به كمك و سرپرستي نياز دارد و به مادر دلبسته و وابسته است از طرف مادر مورد بي مهري و قهر و بي توجهي عاطفي قرار گيرد، در اين صورت، اين عدم اعتماد جاي خود را به خشم و قهر مي دهد.

دلبستگي در چرخۀ تكامل هرچه از پايين به بالا درنظر بگيريم از ميزان رفتارهاي غريزي و حيواني كاسته شده و به رفتارهاي عاطفي و شناختي و ادراكي افزوده مي شود. (بيرامي، 1378 ، ص 45 )

سازو كار بررسي دلبستگي با توجه به اين بحث اظهار شده يك مطالعه زماني و دوره اي را مي طلبد كه جان بالبي بهترين مفهوم و تبيين دلبستگي را از منظر اتولوژيك (تكاملي) پرداخته است.

چنانچه رفتار كودك چند روزه رفتارهايي نه از نوع يادگيري و نه حاصل سياق و سايق هستند. بلكه بازتابي و بازتاب هايي از مكيدن و چنگ زدن و گريستن و خنديدن هستند كه حتي همين رفتارها مادر و اطرافيان را به سوي حمايت از كودك وادار مي كند، پس از همان ساعات اوليه تولد دلبستگي بين نژاد و كنسل هاي انساني برقرار مي گردد. اما همانطور كه اظهار شد، اين دلبستگي ها ابتدا شكل بازتابي و غريزي و به تدريج به اشكال متعالي تر و عميق تر و اداراكي تر و عاطفي تر و شناختي تر تبديل مي يابد. در اين تحقيق ارتباط و تأثير دلبستگي در انگيزه پيشرفت انساني را در كل مورد بحث و تحقيق قرار داده ايم.

بيان مسأله :

دلبستگي در مفهوم اختصاصي و خاص از الگوها و معيارهاي عاطفي و ارزشي برخوردار است. معمولاً در هر گروه و مجموعه اي عضوي و يا اعضايي در حكم پايگاه دلبستگي و بقيه عناصر و اجزاي دلبستگي به شمار مي روند. البته در كنار دلبستگي هاي پايگاهي، دلبستگي هاي ساير اعضاي خانواده هم وجود دارد. نيمي دلبستگي مفهومي نيست، كه فقط در ارتباط دو جانبه محقق شده باشد. بلكه شامل همه و تمام عناصر و اعضايي كه در ارتباط و اتفاق هم زندگي مي كنند. و نيز در انواعي از ارتباطات ارزشي و اجتماعي كه فرد در جهان زندگي به حيات ادامه مي دهد.

دلبستگي عبارت است از حالات و علايمي كه نزديكي و اتفاق و پيوستگي به نزديكان و اعضاي گروه را تسهيل و آسان مي كند و در نتيجه موجب تداوم و استمرار و تعميق و افزايش آن مي شود. (جان باولبي، 1969 )

كشش متقابل كودك و مادر از همان ساعات اوليه زندگي نوعي دلبستگي همه جانبه بين كودك و مادر را فراهم مي كند، بنابراين دلبستگي علاوه بر خصوصيات و علائم ظاهري شاخص ها و علائمي دروني و پنهاني نيز بين افراد به وجود مي آورد (بيرامي، 1378 )

غرض از آوردن مفهوم و مثال در مورد دلبستگي از نظريه معروف جان بالبي روشن شدن ساخت ومفهوم كلي دلبستگي به معني عام در ذهن خواننده است. و چون موضوع تحقيق حاضر بررسي تأثيرات دلبستگي در انگيزه پيشرفت است. پر واضح است كه اشاره و جهت تحقيق در مورد افراد و گروهايي است كه شق و موضوع پيشرفت در مورد آنها صدق مي كند و در مورد جوانان و نوجوانان و ميانسالاني است كه انگيزه پيشرفت در كار، تحصيل، ازدواج، خدمت، شغل، ارتباط وسايل مختلف اجتماعي و سياسي و اقتصادي و فرهنگي و غيره هستند هرچند نمي توان حركات و رفتارهاي خزيدن و كشيدن كودك در ديد مادر و ايجاد دلبستگي ميان آنها را انگيزه پيشرفت نخواند و نبوغي آن كودك هم ناخودآگاه و به صورت قطري درصدد توجه مادر و ديگران و جلب حمايت ايشان در رسيدن به اميال و خواسته هاي خويش است.

اما چون معمولاً انگيزه و پيشرفت با عقلانيت و منطق و تجره و دانش همراه است. غرض تحقيق در ارتباط دلبستگي با انگيزه پيشرفت شامل افراد و گروه هايي است كه مفهوم انگيزه و پيشرفت به معني اخص آن درك مي شود.

دلبستگي از هر نوع و از هر طريق و شيوه و با هر درجه شهرت و ضعف داراي ارزش و تأثير است. و گاه حتي تأثير اندك آن بسيار مؤثرتر از تأثير بيشتر آن در برخي از موارد است.

چنانچه اگر نامادري در مقابل نوجوان و جواني دلبستگي اندكي از نظر عاطفي نشان دهد، ممكن است انگيزه نوجوان و جوان براي جدايي از گروه خانواده صدچندان گردد. و براي رهايي از اين دلبستگي كم تر و كم رنگ تر خود را با همۀ توان و انرژي آماده موفقيت هاي آتي مي كند كه همۀ ما در اطراف و بستگان خود شواهدي از اين دست داريم كه مسلم است عموميت ندارد.

و گاهي دلبستگي آنچنان هدف و اصل واقع مي شود كه وابستگي جاي آنرا پر مي كند و فرد هدف هاي درسي و شغلي و آتي خود را به كلي فراموش مي كند. و از همين رهگذر افق شكست و عدم موفقيت افراد و فرد موردنظر ترسيم مي گردد.

معمولاً براي هر فرد و شخص پايگاه دلبستگي وجود دارد. مثلاً براي كودك شيرخوار پايگاه دلبستگي مادر است كه به تدريج كه بزرگتر مي شود. پايگاه دلبستگي به پدر و خانواده و برادر و پدربزرگ و مادربزرگ و خاله و عمه و عمو و دايي و حتي همسايگان و ... نيز تعميم و تسرّي مي يابد.

حتي طبق تحقيقات انجام گرفته موضع دلبستگي نيز در افراد و اشخاص مختلف متفاوت است. يعني افراد و اشخاص در برخورداري از لذت و كسب عيش لذت غذا به مادر و براي برخورداري از حمايت اجتماعي به پايگاه پدر و براي برخورداري و كسب لذت بازي و تفريح به پايگاه برادر و خواهر پناه مي برند براي اثبات اين نظريه هارلو دو گروه مادر مصنوعي (شامل يك مادر سيمي با پستانك پر شير و يك مادر پشمالو شبيه مادر اصلي در قفس قرار دارند كه بچه ميمون ها وقتي گرسنه مي شوند به مادر سيمي پناه مي بردند. و وقتي دچار ترس و بيم و هراس مي شدند به مادر پشمي پناه مي جستند.

و اين آزمايش اين ادعا را تا حد زيادي ثابت مي كند (هارلو و زيبرس، 1959 )

فذا پيشرفت و انگيزه پيشرفت جداي از دلبستگي هاي مختلف افراد نيست زيرا انسانها در گروه متولد مي شوند، در گروه و خانواده رشد مي كنند، در گروه و خانواده بيمار مي شوند، در گروه و خانواده آسيب مي بينند، چرا در گروه و خانواده درمان نشوند. (باقرثنايي، رواني درماني خانواده، 1372 ، ص 57 )

فلذا دلبستگي موضوعي نيست كه اثر و تأثيرات آن را در مقوله هاي مختلف زندگي ناديده انگاشته شود. بناراين مطالب مذكور مسأله مورد بررسي در اين پژوهش بررسي رابطه ي بيك سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت مي باشد.

اهميت و ضرورت مسأله :

هر واژه و مفهومي به اندازه تأثير و يا تأثيراتي كه بر روي فرد و يا افراد مي گذارد، اهميت پيدا مي كند. حال ممكن است، اين اهميت و تأثيرات در چهارچوب هاي مختلف زندگي اجتماعي و اقتصادي و اعتقادي و فرهنگي و يا حتي سياسي قرار گرفته باشد.

دلبستگي و نيز انگيزه پيشرفت دو موضوع و مسئله اي هستند كه هر كدام در جاي خود به صورت مستقل ارزش و اهميت خاصي در شرايط و ضوابط افراد گوناگون دارند. و حتي ارتباط آن ها با يكديگر كه در اين تحقيق با عنوان بررسي رابطۀ سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت آمده نيز اهميت و ارزش پيدا مي كند.

شايد اين سؤال اوّليه براي ما پيش آيد، كه اين ارتباط ممكن است براي عدّه خاص در طول عمرش پيش آيد و ما را با آن ارتباطي نيست امّا انگيزه پيشرفت را به خوبي تحليل و تفسير كنيم، هر رفتار و فعاليتي در زندگي اعم از فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي و هنري و ورزشي و سياسي كه داراي انگيزه و هدف باشد. داراي دلبستگي و وفاداري به زمينه هايي است كه فرد را در شرايط فعلي قرار داده است.

در ارتباط دلبستگي و سبك هاي دلبستگي و انگيزه پيشرفت نظرات و اظهارات بسيار مختلفي وجود دارد، امّا به تناسب اهميت مسأله مآخذ و كتاب هاي روان شناسي سرفصل و موضوع خاصي به نام دلبستگي و يا سبك هاي دلبستگي به چشم نمي خورد.

اما آنچه مسلم است و از تعريف دلبستگي در ايجاد ارتباط عاطفي و ارزش بين افراد روش مي شود، دلبستگي از كودكي و از اولين روزهاي زندگي در ارتباط بين كودك و مادر و يا كودك پدر اتفاق مي افتد و كودك با حركات و سكنات و اداهاي صورت و دست و پا توجه و مهر و محبت مادر را به سوي خود جلب مي كند.

افراديكه در دوران كودكي و نوجواني و جواني مراحل مختلف دلبستگي را تجربه كرده اند در مراحل مختلف زندگي فرد و اجتماعي و بهره مندي از آثار و نتايج دلبستگي در كودكي و نوياوگي و نوجواني و جواني از نظر عواطف و شناخت ها و ادراكات و احساسات و انگيزش ها در شوق و ميل به تحصيل و ارتباط و انگيزه در درس و مشق و دوستي با ديگران و محبت با ساير افراد و برخورداري از ارتباطات اجتماعي و هنر زيباشناختي و تفريح و ورزش بخش هاي مهم برخورداري و بهره مندي از مقوله هاي دلبستگي در افراد است.

وابستگي كاملاً با دلبستگي متفاوت است. وابستگي نوعي ميل انگلي و زندگي از نوع برخورداري محض و بدون تلاش و تقلاّ و استفاده از دسترنج و تلاش ديگران است.

وابستگي نوعي ترجيح استفاده افراد از قوّه و توان ديگران عليرغم داشتن و برخورداري خود از آن نيرو است. و وابستگي در واقع ركود است. وابستگي ارتجاع است وابستگي ميل به عقب نشيني و ميل به عدم پيشرفت و سكون است.